در جستجوی خدا

ای که مرا خوانده ای راه نشانم بده

۲ مطلب در خرداد ۱۳۹۵ ثبت شده است

نظم و برنامه ریزی 2

سلااااام 

ماه رمضونتون مباااارک. ببخشید که دیر اومدم. آخه به طرز غریبی حس میکنم جز یکی دو نفر هیشکی اینجا رو نمیخونه برای همین خیلی فرق نداشت برام کی بیام :)

من خیلییی ماه رمضون رو دوست دارم... حس خوب افطار و شب بیداری و سحرهای دوست داشتنی... ناز کردن برای خدا و قرآن خوندن و کمتر کار کردن ;)

دیروز 10 نفر مهمون داشتم ان شاالله هفته ی بعد هم 10 نفر مهمون دارم :)

مهمونی دادن رو دوست دارم و روزای بعد مهمونی که خونه برق میزنه :)

خوب بریم سراغ بحثمون: نظم و برنامه ریزی

یه روز داشتم طبق معمول وبلاگ گردی میکردم که وبلاگ لذت کمتر داشتن رو باز کردم. مطلبش توجهمو جلب کرد. راجع به وبلاگ یه خانوم خارجی بود به نام هیثر.

هیثر خانم 3 تا بچه ی قد و نیمقد داشت ولی خیلیییی با نظم بود.

یه زونکن راهنمای مدیریت خونه داشت که این زونکن دارای بخشهای متنوعی بود و کاراش رو توی اون سامون میداد و مینوشت و علامت میزد.

انقدر زندگی هیثر برام جذاب بود که رفتم توی وبلاگش. میخواستم ببینم زونکنش چه بخشهایی داره و چجوریه...

چشام گرددد شد وقتی دیدم قسمت اول زونکنش راجع به دعا و مطالعه ی انجیله!!!

برام خیلییی جالب بود وقتی این جمله ی هیثر رو خوندم, انگار توی عمق قلبم نشست:  

this section is first in my binder beacause I try to put God first in my life

یعنی من این قسمت رو اول گذاشتم چون سعی میکنم خدا اولویت اول زندگیم باشه.

بعد دیدم میگه انجیل رو به 365 قسمت تقسیم کرده و هر روز یه قسمتشو میخونه و تیک میزنه. اینجاش رسما زدم تو سر خودم... این خانم اروپایی ارتباطش با خدا کجاست و من کجا؟ من چقدر با قرآن مانوسم؟ جز ماه رمضون کی هر روز میخونمش؟ 

بعدش یه لیستی از دعاهاش نوشته که خواسته هاشو از خدا لیست کرده و به هر کدوم که میرسه تیک میزنه

بعد از اون هم یه سری جملات و نامهای خدا رو نوشته که بهش آرامش میدن...

قسمت بعدی زونکن هیثر برنامه ی کاره

لیست کارهای روزانه و هفتگی و ماهانه و شش ماهه و سالانش رو اونجا مینویسه و تیک میزنه

قسمتهای بعدی زونکن راجع نظافت و امور مالی و تغذیه و امور فرزندان و... است

خیلییی جالبه خیلییییی

حتما از (وبلاگ لذت کمتر داشتن) راهنمای خونگی هیثر و قسمتهای مختلفشو بخونین.

من همینطور که داشتم میخوندم آه حسرت میکشیدم... آرزوی اییینهمه بابرنامه بودن و تسلط روی زندگیمو داشتم

رفتم توی نظرات وبلاگ لذت کمتر داشتن که نظر یکی از دوستان رو دیدم که راجع به جدول برنامه ریزی ساج صحبت کرده بود که خیلی مفید بوده براش...

سریع رفتم و توی گوگل دو کلمه رو سرچ کردم : ساج برنامه ریزی

رفتم توی صفحه اش و جداول برنامه ریزی هفتگی, ماهانه و سالانه اش رو دانلود گردم. عااالی بود. با خوندن راهنماش طرز استفاده اش رو خوب متوجه شدم و تصمیم گرفتم ازش به بهترین صورت استفاده کنم و کلی حسرت خوردم چرا زودتر نشناختمش...

حالا منم و جداول ساج که همسرم برام پرینت گرفته و یه دنیای جدید پیش رو...

همین جالا هم داشتم برنامه ریزی هفته ی آینده ام رو توی جدول هفتگی ساج مینوشتم. 



 

۶ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
زندگی زیبا

نظم و برنامه ریزی 1

بسم الله الرحمن الرحیم

چقدر دوست دارم نامت رو خدا.... دوست دارم اول هر کاری بسم الله بگم. مطمئنم اینجوری همه چیز سرشار از لطف و مهربونی تو میشه, غذایی که درست میکنم خدایی میشه و شیطون نمیتونه ازش تناول کنه, مطلبی که مینویسم خدایی میشه و خودت دستمو میگیری و به سمت حق سوق ام میدی, کارام سریعتر پیش میره و پر از عطر و بوی الهی میشه...

اومدم که از نظم بنویسم بعد دلم غش رفت از بسم الله اولش و اینجوری همه چی شروع شد. الهی شکر بابت هر لحظه ای از زندگیم که یاد تو در دلم جاریه. خدا جونم خیلییی دوست دارم, خیلییی دلم برات تنگ شده... دلم میخواد یه روز بغلت کنم و آروم بگیرم...

و اما مبحث نظم:

این شیطون فلان فلان شده خیلی منو سر نظم اذیت میکنه. نفس اماره ام هم یه طرف ماجراست. تنبلی سابقه دار خودم هم رسما بیچارم کرده. خونه ی دلم آشفته است... خونه ام اکثرا درست حسابی تمیز نیست و کارام عقب میفته و من وقتی حسسابی ناامید و خسته ام یهو همه چیو ول میکنم و میچسبم به غیر ضروریترین کارها مثلا خوندن کتاب :)

البته که کتاب مهمه ولی وقتی یه عااالمه کار مهمتر نریخته باشن سرت.

گاهی اوقات بعضی آدما رو میبینم که خیلییی موفقن, از جنس خودم ان ولی پرتلاااشن و به همه ی کاراشون هم میرسن و شاد و راضین. انگار اصلا چیزی به نام تنبلی رو نمیشناسن و یکسره در حال فعالیتن و همه چیزشون سرجاش و طبق روال پیش میره و به مراتب بالایی نائل میشن.

خیلی از این آدما اصلا مذهبی نیستن یا اصلا مسلمون نیستن ولی خیلییی چیزای زندگیشون روی حساب و کتاب و نظمه

یاد این حدیث امام علی میفتم که میگن مبادا دیگران در عمل به دین شما از شما جلو بزنن...

یکی از مهمترین توصیه های دین ما بهمون نظم و تقواست...آخرین وصیت امام علی به ما شیعیان در لحظات آخر زندگیشون نظم و تقواست...

پس چرا خیلییی از آدمای غیر مسلمون یا غیر مذهبی خیلییی از ما بانظم ترن؟ 

پسر عمه ی من برای ادامه ی تحصیل به یکی از کشورهای اروپایی رفته بود. اذعان داشت که حتی در اکثر موارد هوش ما دانشجویان ایرانی از آنها بالاتر بود ولی پشتکار آنها فوق العااااده بود.

خوب که فکر کردم که چرا اینطوریه یاد یه داستان از زمان امام صادق علیه السلام افتادم که میشه یجوری به این مبحث ربطش داد.

یک روز یکی از مردم میره پیش امام صادق و سوالی ازشون مطرح میکنه. ازشون میپرسه: چرا توی بازار مسلمونا که برای خرید میریم گاهی بی انصافی یا دروغ بینشون دیده میشه ولی این موارد توی بازار کافرها کمتره؟

امام صادق جواب میدن که شیاطین کافرها رو گمراه کردن و خیالشون از بابت اونا تا حدی راحتتره و خیلی کارشون ندارن. اما مسلمونا دارن راه حق رو میپیمایند بنابراین شیاطین زیادی بهشون هجوم میبرن تا هر طور شده از طرق مختلف اونها رو گمراه کنند بنابراین راست گفتن و انصاف داشتن براشون سختتر میشه چون شیاطین زیادی در پی گمراهیشونن.

این داستان رو که شنیدم خیلی چیزا برام روشنتر شد. مثلا خانم چادری و مسجدی ای که شیطان نمیتونه از طریق حجاب بهش ضربه بزنه یا نمیتونه اونو از رفتن به مسجد یا مجالس اهل بیت دور کنه, این خانم رو نمیتونه مثلا از طریق شراب گول بزنه پس میاد و تمااام توانشو میذاره که این خانم با غیبت ثوابهایش رو نابود کنه و اگر این خانم از این کار جلوگیری کنه اجر عظیمی خواهد برد.

من اینو به نظم هم ربطش دادم. اگر ما جمعیت مسلمون و ان شاالله مومن نظم داشته باشیم و از تنبلی دوری کنیم میتونیم تا حد زیادی راه حق رو پیش ببریم و باعث ناامیدی شیاطین بشیم, میتونیم زندگیمونو مرتب تر و شیرین تر کنیم و تیر خلاص به قلب شیطان بزنیم پس شیطان تماااام تلاششو میکنه که نذاره و ما رو به هواهای نفسانیمون مشغول کنه.

ان شاالله باید سعی کنیم و پوزه ی شیطان رو به خاک بمالیم... باید جهاد کنیم :)

برای منی که مدت زیادیه بدون نظم زندگی میکنم اولش باید کم کم و با تاتی تاتی شروع میکردم بنابراین سررسیدی رو برداشتم و هر روز سعی میکردم کارهامو بنویسم و جلوش تیک بزنم ولی این به تنهایی برام کارآمد نبود

اما چند روز پیش به مطالب خیلییی جالبی برخوردم که حالم و اعمالم رو منقلب کرد....

ان شاالله ادامه اش رو توی پست بعدی مینویسم.

۲ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
زندگی زیبا