آقای همسر مهربون بعد از آزمون آزمایشی ای که دادم گفت برای جایزه ات که دخمل خوبی بودی و درس خوندی میخوام ببرمت سیییییرک😊

منم کلی خوشحال شدم. نزدیک یک سال و نیم پیش که نامزد بودیم هم یه بار منو برده بود ولی این بار خیلی مهیج تر و باحالتر بود. کلی خوشم اومد و به فکر فرو رفتم.

آدمای اونجا کارای خیلیییی عجیب غریبی میکردن که بعضیاش خطر مرگ داشت ولی با اعتماد به نفس و راحت این کارها رو انجام می دادن. بیشتر اوقات از ترس نفسم بند میومد خصوصا وقتی روی ارتفاع بالایی حرکاتشونو انجام میدادن. 

نمیتونم خوب توصیف کنم چون اونجا یه دستگاههای خاصی بود که هیچوقت ندیده بودم. شبیه دستگاههای شهربازی ولی خیلی وحشتناکتر که افراد کارای ترسناکی روی اونا انجام میدادن و کلی ما رو شگفت زده میکردن.

یه آدم عادی یا حتی یه آدم ورزشکار هیییچوقت نمیتونست اون کارا رو انجام بده. معلوم بود پای تلاش زیااااادی در میون بود.

یه قسمت سیرک نمایش با حیوانات بود که خیلی برام جذاب بود. دور استیج رو آهن کشیدند و سه تا ببر خیلی بزرگ رو وارد کردن. ببرها واقعا به نظر وحشی میرسیدن و یکیشون یه کم بازی درمیاورد ولی در کل به حرف مربیشون گوش میدادن و هر کار میگفت انجام میدادن. مربی در مقابل اونا مثل جوجه کوچیک بود و راحت میتونستن یه لقمه ی چپش کنن ولی با اون هیبت خشن شون رام شده بودن و حرکاتی که مربی میخواست انجام میدادن مثلا یکیشون روی دوتا پاش ایستاد و دستاشو برد بالا و بلند غرید. 

یک انسان کوچیک ببرهای به اون خشنی و وحشتناکی رو رام کرده بود. ببری که طبیعتش وحشی بود و اون انسان میتونست یه لقمه ی چپش باشه حالا جلوی اون آدم زانو زده بود...

به خودم فکر کردم و زندگیم...

به خودم و انسانیتم...

به خودم گفتم یعنی نفس اماره ی من از این ببر وحشیتره؟ یه آدم با کلی سختی این حیوون زبون نفهم رو فهمونده که هر کاری گفت انجام بده حالا من نمیتونم؟ میشه که نتونم؟ من یه انسانم قدرتمندم... میتونم هرررر کاری رو با تلاش انجام بدم... حتی کارایی که به نظر غیر ممکن میان... شاهدشم آدمای این سیرک و کارای عجیب غریبشون... 

حالا کار با نفس من راحتتر از کار با ببره. چیزایی که من باید رعایت کنم. و انجام بدم راحتتر از کارای آدمای این سیرکه...

پس من میییییییتونم...

چون من انسانم. خدا منو توانا آفریده.

من میتونم تلاش کنم و به هر جایی که قابل تصور هست و نیست برسم

میتونم تلاش کنم و نفس اماره ام رو رام خودم کنم و مثل اون ببرها نفسمو یاد بدم مقابل عقلم زانو بزنه و حرف گوش کن باشه و سرکشی نکنه...

خدایا شکرت بابت همه چیز

خدایا شکرررررررت

عااااااشقتم