نباید دست کمش بگیرم. هدفمو میگم. رسیدن به جایگاهی که دلم میخواد...
زندگی من بعد از ازدواج خیلی تغییر کرد. مسئولیتهای زیادی که قبلا نداشتم یهو ریختن توی قالب زندگیم... اولش گیج بودم اما کم کم خودمو پیدا کردم و حالا الحمدلله اعتماد به نفسم خیلی بالاتر رفته...
دخترک سر به هوای اون روزا داره پخته تر میشه, دارم یاد میگیرم صبورتر باشم و الحمدلله حال و هوای این روزامو دوست دارم.
آزمون ارشد اردیبهشت ماهه. تا الان که 26 دی هست خیلی کم خوندم اما از الان به بعد میخوام انرژیمو بیشتر معطوف هدفم کنم و بهش برسم. خودمو تصور میکنم, دانشجوی فوق لیسانس رشته ی دلخواهم, خیلی باکلاس از سردر دانشگاه تهران رد میشم و گامهامو میشمرم تا میرسم روبروی ساختمون اصلی دانشکده ام. یه نفس عمیق میکشم و میگم بسم الله الرحمن الرحیم خدایا به امید تو... و میرم داخل
خدایا, همه ی هستی و زندگی من... خودت کمکم کن بتونم به آدما کمک کنم و مایه ی افتخار تو و در وهله ی بعدی همسر و خونوادم باشم...
خدایا خودت دستمو بگیر... من بنده ی عاشق توام...
الهییییی شکرررررر
امروز باااااید همه ی تلاشمو بکنم و از خودم رااااضی باشم.
ان شاالله من میتونم...
من میتونم چون خدا پشتمه و روز بروز انگیزه و اراده و حافظه امو فزونی میبخشه...
دوستت دارم خدا
الهی شکر, الهی شکر, الهی شکر